#بناز_پارت_131

آرش : چیه براشون نقشه کشیدی ؟

: آره

آرش : یعنی از هم خوششون اومده

: آره زیاد

آرش : شوخی نکن

: به جون خودم

آرش: گوشی و بده به فریبا بهش تبریک بگم

: الآن نه وقتی برگشتیم .

آرش : دلم خیلی برات تنگ شده بناز

: باشه بهش میگم ، فریبا آرش میگه دلم برات تنگ شده

فریبا : واسه همین از صبح یک ریز به من زنگ زده

: دیدی آرش فریبا ناراحت شده

آرش : گوشی رو بهش بده

: فریبا آرش کارت داره

فریبا : من باهاش کار ندارم خیلی نامرده

: حالا بیا خود تو زیاد ناراحت نکن .

فریبا گوشی رو گرفت : بله کار داشتی


romangram.com | @romangram_com