#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_90


- هنوز شب نشده خونه ام.

طرح لبخندش دوست داشتني تر از همه خنده هاي عمرم رو لبش نقاشي شد و چقدر شاد كردن دلش آسونه.

********

از كنار خانوم گل كه رد ميشم سنگيني نگاشو رو اون همه زخم آثار داشته رو صورتم ميبينم.

- خوبي مادر؟

تا پشت لبم مباد كه بگم تو هيچ وقت مادر نبودي و نميگم ، گاهي برام كاري كرد اين زن تپلِ كدو قلقله زن.

- من برم به جمشيدخان بگم اومدي ، تو اين چند وقته اعصاب نذاشته واسه ما؟

اعصابش از نبود ثمره عشقشه ، آمين به چند من؟

راهم طرف اون انباري ته پاركينگ كج ميشه و به خودم كه ميام كل دار و ندارم يه ساك لباس ميشه و چندتا قاب عكس و كتاب و يادگاري.

در انباري رو ميبندم و عجيب اينبار برام حكم انباري داره.

طرف ساختمون ميرم و صداي داد جمشيدخانو ميشنوم.

جمشيد خان – لباس من كجاست ؟ آخه چقدر بگم من رو لباسام حساسم.

دادش بلنده و ميدونم نبود ثمره عشقش بهش فشار مياره.

از كنار خانوم گل نگرون رد ميشم و راه پله مارپيچي رو بالا ميرم و چقدر اين دل ديوونه من تنگشه.

پشت در اتاقش به رسم هميشه تقه ميزنم و وارد ميشم و سلام زيرلب ميگم و بي نگاه بهش طرف لپ تاپ باز شده و قراراي كاري تو صفحه وردش باز شده ميرم و چند گام به عادت به طرف كمد باز شده برميدارم و كت و شلوار دودي رو از رگال كت و شلوار ها جدا ميكنم و پيرهن طوسي رو از رگال پيرهن ها و كفش نوي هنوز پا نخورده چرم اصل رو از كشوي كفش ها بيرون ميارم و كراوات دودي رو با راه راه نقره اي براي تكميل تيپ جدا ميكنم و آخرين تير خلاص رو براي مكش مرگ مايي تيپ ميزنم و دكمه سر آسيتين هاي مارك اصل ايتاليا و گيره طلا سفيد كراوات رو هم روي كنسول ميذارم و ميگم كه...

- امروز قراراتون مهمه ، بهتره كه شيك تر باشين .


romangram.com | @romangram_com