#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_80


- مهربانو با آقای اون خونه مقایسه نکن.

مامان فرشته - میدونم تیام کپی برابر اصل باباته ولی تهش برادرزاده منه ، به حرمت منم شده اذیت نمیشی تو خونش ولی باید تا یه سال اون خونه رو تحمل کنی چون وثوثق گفته...

- میدونم آقا از مالش نمیگذره ، می مونم ولی به اون آقازاده میگی همیشگی نیست ، چند روزی تو هفته پیش آهو و سارام ، میگی هر وقت دلم بهونه تو رو گرفت باید بذاره بیام پیشت ، والا صیغه ای زیر نظر شوهر ندیده بودیم ، اصلا اون چه حقی داره واسه من آقا بالاسری میکنه؟

سارا – خاصیت مردای دور و بر من و تو محق بودنشونه ، همشون از یه قماشن ، چون پول دارن انگار دنیا رو دارن ، تیام هم که شورشو درآورده ، از پنج سال پیش که صیام دنیا اومد اینجوری شد ، کپی برابر اصل باباته با غلظت هر چه تمام تر.

آهو - صیام کیه ؟

مامان فرشته واسه پیشواز اون عزیز کرده واسه هممون همیشه عزیز طرف نرده های تراس رفته گفت :بچش.

********

روی کنده همه این سالا بوده نشستم و به آب راکد شده برکه خیره شدم و صدای خش خش قدمایی ترسوندم و نگام سایه رو به استقبال نشست که تو نور ماه میشد فهمید همون دکترجان در همسایگی هستن.

- سلام ، ترسوندمتون؟

- شاید.

- از اقوام خانوم تهامی هستین؟

- دخترشونم.

من تا ابد دخترشم.

- چه جالب ، من نمیدونستم خانوم تهامی جز آرمان فرزند دیگه ای دارن.

- مگه دکترا باید همه چیزو بدونن؟

خندید ، یعنی خاص خندید و واسه من عجیب خاص نبود.


romangram.com | @romangram_com