#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_51
- اون كيه؟
- بهت نمياد خنگ بازي ، پس خنگ نشو.
- شوخيت گرفته؟
- بابا همون كه شايد دل بنده واسش...
بعد از اون همه غم اومده و رفته تو وجودم يه هيجان يه لحظه اي نيشمو سرتاسري چاكونده گفتم : دروغ ميگي.
- نه ، من واقعا ...
- دوسش داري.
- نميدونم اسمش دوست داشتنه يا نه ، ولي خيلي روش غيرت دارم.
- پس تو هم از اون دسته آدمايي هستي كه اهل دست دست كردنن .
يه وري خند زده نگاش رفت سمت اون جاده خزون زده و من گفتم : امروز فهميدم بدتر از روزايي كه جمشيدخان تا مي خوردم كتكم ميزد هم هست ، بدتري هست ، اينكه جلو چشات بابات كسي كه بايد روت غيرت داشته باشه واسه منافع خودش غيرت كه هيچي دخترشو دو دستي تقديم ميكنه خيلي بدتر از كتكاش داغونت ميكنه ، دل من يه غيرت ميخواد ، دل من يه عمر بابا خواست ولي جمشيد خان نصيبم شد ، تو اگه عاشقي دست دست كردنت واسه چيه؟ مرد باش ، جربزه داشته باش ، اگه حالا جربزه نداري چه معلوم كه آينده بچت نشه آمين ؟ غيرتتو خرج جربزت كن .
- حرفاي بزرگونه ميزني بچه ، حالا تو جواب منو بده ، چرا بين تو و آيلين فرقه؟
- فرق من و آيلينو خودت كشف كردي يا كسي كمكت كرد ؟
- من آيلينو ديدم ، خوشگله ، محشره...
- به مامانش رفته.
- ولي تو شكل اون نيستي ، خوشگلي ولي شكل اون نيستي.
- مگه همه خواهراي دنيا شكل همن؟ در ضمن من شكل عمه مهشيدمم.
- چرا بابات اذيتت ميكنه؟
romangram.com | @romangram_com