#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_13
- خدمتمار خونشوني ؟ حتما زياد تو چشم نبودي كه آمارتو درنياوردن.
- شايد...
- چرا دوپهلو حرف مي زني؟
- تو چي ؟ تو هم خدمتكارشي ؟ شايد هم از اين باديگاردايي نه ؟ يارو خيلي دم كلفته ، نه؟
- چندسالته ؟
- تو چند سالته ؟
- بچه پررويي پس.
- آهان فهميدم ، از اون دسته آدمايي هستي كه رو سنشون حساسن ديگه نه ؟
- خيلي بچه مي زني.
- نوزده سالمه.
- مامان بابات حتما نگرانت شدن ولي اگه كاراي اون مرد دم كلفت به قول تو بيفته رو غلتك حتمي از خجالت تو و خونوادت درمياد.
- نگران نشدن ، اگه نگران هم شده بودن صد در صد مي خواست مثه من از خجالتشون دربياد ، اوهوم؟
- ببين تو ، تو نامناسب ترين زمان ممكن افتادي وسط اين ماجرا پس درك كن كه اون يارو به هيچ وجه اعصاب نداره.
- پيچونديا.
اولين قاشق سوپ هم پشت بند حرفم رسيد به دهنم و دهن خشكم حالم رو به هم زد.
- چي ؟
- سنتو ميگم.
romangram.com | @romangram_com