#به_من_بگو_جذاب_پارت_93
تد چوب گلف رو پرت کرد جلوی پای مگ و همونطور که بقیه ی بازیکن ها از اون طرف زمین بهش تبریک می گفتند از مگ دور شد.
لهجه ی تگزاسیِ اسکیپجک واقعی نبود چون اهل ایندیانا بود ولی دوست داشت خودش رو جزئی از اونها بدونه.گفت:
"چطوره یکم از شانستو به منم بدی تد؟"
توی حفره ی بعدی مگ نزدیکترین کدی به پرچم بود. وقتی تد ضربه ی آرومش رو زد مارک با سر به طور نامحسوسی بهش اشاره کرد. مگ درسش رو یاد گرفته بود که یهو تکون نخوره به خاطر همین با اینکه همه شروع به داد زدن کردن اون صبر کرد تا توپ تد به پرچم خورد و افتاد داخل بعد میله ی پرچم رو از توی حفره درآورد.
دالی ناله ای کرد. کنی خندید. تد سرشو پایین انداخت،اسپنسر اسکیپجک با صدای بلندی گفت:
"انگار کَدیت از توی حفره دَرِت آورد،تد."
مگ فراموش کرد که علاوه بر با کفایت،شاداب و مطیع باید ساکت هم باشه و گفت:
"باز چیکار کردم؟"
مارک از پیشونی تا لوگوی تی شرتش رنگش پریده بود. گفت:
"من واقعا متاسفم آقای بودین."
بعد باصبر و حوصله ی وحشتناکی خطاب به مگ گفت:
"مگ تو نباید بذاری توپ به میله ی پرچم بخوره. این خطاست."
مگ گفت:
"بازیکن به خاطر اشتباه کدی مجازات می شه؟احمقانه است. توپ که به هر حال افتاده داخل."
romangram.com | @romangram_com