#به_من_بگو_جذاب_پارت_49
"متاسفانه پدرم الان در دسترس نیست."
تد گفت:
"شاید خانوم کورانادا بتونه به جاش براتون کار کنه. شنیدم که یه خدمتکار نیاز دارین؟"
بیردی گفت:
"خدمتکار؟اوه،اون برای تمیز کردن اتاق های هتل زیادی سطح بالاست."
مگ به سختی آب دهنش رو قورت داد:
"من...خوشحال می شم کمکتون کنم."
تد گفت:
"بهتره خوب فکرهاتو بکنی. چقدر بهش می دی بیردی؟ ساعتی هفت تا هفت و نیم دلار؟ وقتی عمو "سَم" سهمش رو برداره. اگر یه شیفت کامل کار کنه،می شه چند هفته کار. شک دارم خانوم کورانادا بتونه این همه مدت تمیز کردن دستشویی هارو تحمل کنه!!"
مگ گفت:
"تو نمی دونی خانوم کورانادا چه چیزهایی رو می تونه تحمل کنه."
مگ سعی کرد خیلی محکم تر از چیزی که حس می کرد به نظر بیاد:
"من توی استرالیا همراه گله ی گاو کوچ کردم و توی نِپال توی دامنه ی آناپورنا پیاده راه رفتم."
البته فقط ده مایل با این حال...
romangram.com | @romangram_com