رمان به من بگو جذاب

#به_من_بگو_جذاب_پارت_110


"هیچ کدومتون تا حالا به این فکر کردین که با اون زمین کاری نداشته باشین؟منظورم اینه که دنیا واقعا به یه زمین گلف دیگه نیاز داره که منابع طبیعیمون رو از بین ببره؟"

اخم تد تقریبا نامحسوس بود.جواب داد:

"فضاهای سبز تفریحی مردم رو سالم نگه می دارن."

قبل از اینکه مگ بتونه در مورد گلفرها و بادلایت حرف بزنه،اسپنس گفت:

"دقیقا درسته،همین طوره. من و تد خیلی در این باره حرف زدیم."

صندلیش رو عقب داد و ادامه داد:

"بیا خانوم مگ.از این آهنگ خوشم میاد."

شاید اسپنس بازوی مگ رو گرفته بود ولی مگ می تونست قسم بخوره دست نامرئی تد رو حس کرد که به سمت پیست رقص هولش میده.

اسپنس رقاص خوبی بود و آهنگ ریتم تندی داشت بخاطر همین همه چیز خوب شروع شد. اما وقتی یه آهنگ آروم شروع شد اسپنس مگ رو نزدیک کشید، سگک کمربندش به مگ فشار آورد و البته یه چیز ناخوشایند تر هم.گفت:

"نمی دونم چه اتفاقی افتاده که باعث شده شرایط سختی رو بگذرونی."

بینیش رو روی گوش مگ کشید و ادامه داد:

"اما به نظر می رسه به کسی نیاز داری تا مراقبت باشه تا وقتی که دوباره روی پای خودت بایستی."

مگ امیدوار بود منظورش اون چیزی نباشه که فکر می کنه ولی شاهدی که زیر سگک کمربندش قرار داشت نشون می داد منظورش همونه.

باز هم ادامه داد:

romangram.com | @romangram_com