#_به_من_بگو_لیلی_پارت_7
- که شامل زیر حوله ی من هم میشه؟
نسیم دوباره خجالت زده شد اما جواب داد: شامل تک تک رفتار هاتون میشه! این برخورد، برخورد آدم های نرمال نیست.
مرد با عصبانیت از جاش بلند شد و نسیم دسته ی صندلی رو توی مشتش فشار داد. اما سمت نسیم نیومد و به طرف یکی از پنجره ها رفت. سه دقیقه ای از گوشه پرده به بیرون نگاه کرد و در نهایت بدون اینکه روش رو از پنجره بگیره، به حرف اومد: مثل اینکه یه نفر این کاغذ پاره های فرمالیته رو جدی گرفته!
- متاسفانه.
- ...
- پرونده ی شما رو به من ارجاع دادند، من هم وظیفه ام رو کامل انجام میدم. طبق قراری که با دکتر گذاشته بودم، به خاطر مراعات حال شما باید از جمعه هام می زدم و جلسه ها رو اینجا، خصوصی تشکیل می دادم... که شما راحت باشید. ولی...
مرد سمتش برگشت و گفت: جلسه ها!!!
نسیم بی توجه ادامه داد: ولی ظاهراً بهتره که جلسه ها!! جای رسمی تری برگزار بشه.
- چی؟!!
- من دیگه پام رو هم اینجا نمیذارم.
از زیپ کیفش کارتی رو بیرون آورد و روی میز جلوش انداخت.
- شماره و آدرس دفتر من.
romangram.com | @romangram_com