#باورم_شکست_پارت_95
از جایش بلند شد و به سمتش رفت.
- راست میگم دیگه. هی نگران آب و دون من هستید.
مونس نگاهش را تنگ کرد و با دستش ضربه ای به کتفش زد و او را به سمت بیرون فرستاد.
- لیوان شیر روی میز مال شماست.
- همین دیگه. حرف من همینه.
- یلدا خانم این واحدهایی که پاس میکنی من لیسانسش رو گرفتم.
جواب که دندان شکن باشد، ساکتت می کند . به سمت آشپزخانه روان شد.
************
romangram.com | @romangram_com