#باورم_شکست_پارت_166

- من مشکلی ندارم.
- پس من بهشون خبر میدم.
سری تکان داد و سکوت کرد. در حال حاضر چیزی به مغزش نمی رسید.

**************

- یلدا مادر جون بهتری؟
- خوبم، فقط کمی سرم در می کنه.
- یه گل گاو زبون دم می کنم، برای همه خوبه.
- ببخشید اذیتتون کردم.
دستش را گرفت و نگاهش کرد. خدا نکند گرد غم بر چهره ی کسی بنشید خاص آن که آن شخص عزیزت باش. دلش درد می آمد از ناراحتی رسوب شده در چهره اش.

- قبل از خواب یه دوش بگیر. حالت رو بهتر میکنه.
- چشم.

romangram.com | @romangram_com