#باورم_شکست_پارت_141

- دستور حاج خانمتونِ.
- خونه ام بابا. شما کی میرسید؟
- بحث زنانه کمی به درازا کشید ولی داریم راه میفتیم.
- منتظرم.
خداحافظی کرد و گوشی را روی داشبورد گذاشت.

- خونه بود؟
- بله. ماشالله به وظایفشون آشنا هستن.
- نوبت خودت که بشه بدتر از این میشی.
نگاهی به عمه مونس انداخت و شانه ای بالا انداخت.

- چه نوبتی؟
- الان باور کنم متوجه نشدی؟
خنده اش که به هوا رفت مشت گره کرده اما آرام مونس به کتفش نشست و آخی مصلحتی تتمه ی بحثشان شد.

romangram.com | @romangram_com