#باورم_شکست_پارت_123
- این بچه مخابرات رو ذله کرده. چطور دیروز تا حالا خبری ازش نیست.
مونس جان بود و متلک های بامزه اش. راست و حسینی که نگاه می کردی ،آرزو گوشی به دست بود و تنها مخاطبانش یلدا و امین.
- برم ببینم چی شده؟
- سالاد رو میگم شمسی خانم درست کنه؟
شمسی خانم، همسایه ی خیالی اشان بود که در مواقع تنبلی یلدا ، عهده دار وظایفش می شد . خنده اش را آزاد کرد و بیرون رفت.
- آرزو ؟ خوبی؟
- از دیروز که یهو تنهام گذاشتی و رفتی مهربون تر شدی؟
- احساس آدم ها گاهی اشتباه میکنه.
- و الان احساس من به اشتباه رفته؟
- گمان می کنم.
حرص خوردنش را از همینجا هم می توانست ببیند.
romangram.com | @romangram_com