#برزخ_اما_بهشت_پارت_169

- الهی فدات شم، می ری ماهنوش؟

- آره، بگو کجاست کیمیا بیدار شد می رم.

حسام که داشت می رفت، برگشت و پرسید:

- تو می ری؟

مهشید گفت:

- آره، شما بفرمایین، وقت طلاتون هدر نره.

و رو به من گفت:

- خواهر، تو بیا الان برو تا خیابونا خلوته. من مواظب کیمیا هستم تا بیای.

- آخه اگه بیدار ....

romangram.com | @romangram_com