#برزخ_اما_بهشت_پارت_166


- مادر من، حالا تخم لباس رو که ملخ نخورده. حالا دیگه لنگه این لباس پیدا نمی شه؟

مهشید کلافه حرف مادر را برید:

- ا ، مامان! گفتم که یه لباس نیست، یه سرویس کامله، همه چی داره.

مادر گفت:

- باشه، تو حرص نخور، اگه این قدر واجبه خودم می رم. تو بگو چی؟ کجا؟

- نه شما نمی تونین.

من که هنوز از قضیه سر در نیاورده بودم پرسیدم:

- یکی به منم بگه چه خبره.


romangram.com | @romangram_com