#باران_بی_قرار_پارت_89


_ یه خانومه محکم خوردبهم

_وای عزیزم!بیشترمواظب باش مامام

_چشم

دستشوگرفتموباهم ازرختکن خارج شدیم،النازوکه دیدسریع پریدتوبغلش،النازبوسیدش واومدطرف من

_ سلام خانم خانما

دستی به شکم برآمدم کشیدوگفت:

_نی نی کوچولوچطوره؟

_سلام هم خودم هم دخترم جفتمون خوبیم

دستموگرفت وکشیدرویوصندلی نشوندم وشروع کردفک زدن:

_وای نمیدونی کلاله کلی خبربرات دارم

سری به نشونه تاسف براش تکون دادم وگفتم:

_ هی ...توهنوزازفضولی دست برنداشتی؟خیرسرت ازدواج کردی بچه داری تر..

پریدوسط حرفم:

_اه ببرصداتوبه من گوش کن...ببین اون پسره رومی بینی؟

romangram.com | @romangram_com