#برایم_از_عشق_بگو_پارت_19

کلاسش تازه تمام شده بود که برایش اس ام اس رسید:
چه خوش خیال است، فاصله را می گویم، به خیالش تو را از من دور کرده
نمی داند جای تو امن است ، اینجا در دل من
لب ترنج به لبخند عمیقی باز شد. دلش جوری شد. ولی هیچ اس ام اس عاشقانه ای نداشت که برای ارشیا بفرستند. دست به دامن مهتاب شد.
مهتاب یه دونه از اون عاشقانه ها بده زود باش ضایع شدم.
مهتاب هم که انگار هول شده بود گفت:
وای منم ندارم بعد یهو بلند شد و داد زد:
بچه ها یه مورد اورژانسی هر کی اس عاشقانه داره رو کنه.
ادمی بود که به طرف گوشی اش شیرجه می رفت از هر طرف داشت صدای خواندن می امد ترنج گیج شده بود.
مهتاب به همه می گفت بفرستین برای من زود زود.
به دقیقه نرسید که سیل اس ام اس به گوشی مهتاب جاری شد. حالا بچه ها کنجکاو شده بودند که مهتاب برای چه کسی می خواهد اس عاشاقنه بفرستند.
مهتاب هم خیلی خونسرد گفت:
خوب خرا واسه دوست پسرم دیگه

romangram.com | @romangram_com