#باغ_پاییز_پارت_32


-ببخشید پاییز خانم اما من تا حالا دخترخاله ام رو به اسم صدا نکردم .

و بعد از جاش بلند شد و من با تعجب پرسیدم:

-پس چی صداش میکنی؟

همونطور که به سمت در میرفت گفت:

-عزیزم. خشگلم

با حرص از روی سنگ بلند شدم و با صدایی آروم گفتم:

-خیلی هم خشگله؟باید هم بگی خشگلم .

سروش به سمت من برگشت و در ماشینش رو باز کرد و در همون حال که با پوزخند نگاهم می کرد گفت:

-چیزی گفتی؟


romangram.com | @romangram_com