#بچه_مثبت_پارت_24


- ببند اون نیشت رو. تو که رفیق فابریک اون پسره شدی و ...

- ملی باور کن از سرتم زیاده. انقدر باحاله. اوه اوه حلال زاده هم که هست.

و گوشیش رو از روی میز برداشت و گفت:

- به به، آرشام خان!

- ...

- ممنون.

- ...

- کجایی الان؟

- ...

- واقعا؟

- ...

- پس بیا کافی شاپ آخر خیابون.

-...

- منتظرتم.

گوشی رو روی میز گذاشت و گفت:

- الان میاد.

- کوروش واقعا خری یا خودت رو به خریت می زنی؟ من می گم از این پسره خوشم نمیاد، تو ...

- می دونم بابا، جوش نیار. من به خاطر تو دعوتش کردم. اول این که رو به روی دانشگاهمون بود و دوم این که وقتی بیاد تو جمع ما می فهمه چقدر تو بچه ای و حالا حالاها به درد ازدواج نمی خوری.


romangram.com | @romangram_com