#آوای_عشق_پارت_76
- مرررررررررض این چه وضعه صدا کردنه خدا زبونو ازت گرفته ؟
با نیش باز نگاهم کرد که حرصی شدم یه پس گردنی بهش زدم که باعث شد نیشش بسته بشه و با اخم زل بزنه بهم حالا نیش من باز شده بود و اون حرصی..
- درد ... ببین داداشم چی میگه خودشو کشت ...
با تعجب به سیا نگاه میکنم که میبینم با اخم زل زده به ما..واقعا من موندم تو پررویی خودمون..مثلا من تاحالا ده بار قرار گذاشته بودم با خودم که به سیا دیگه رو ندم ولی بازم قولم یادم یمرفت یا با زدن توی گوشش فکر میکردم سیا دیگه نگامم نمیکنه ولی انگار اشتباه فکر میکردم..
سیا با ابرو به کیان که کنارش بود اشاره کرد..با گیجی به کیان نگاه کردم که دیدم برعکس سیا با لبخند بهم زل زده ... یهو سیا رو کاملا فراموش کردم منم با لبخند سری به نشونه سلام براش تکون دادم..خندم گرفته بود با رفتارای ما هر کی نمیدونست فکر میکرد چقدر از هم فاصله داریم خو دختر خوب دهنتو باز میکردی یه سلام میگفتی دیگه..لبخند کیوان پررنگ تر شد و مثل بچه ادم سلام کرد..
- سلام عرض شد اوا خانوم..مشتاق دیدار..
ریز خندیدم..
- بله اقا ژیان منم همینطور..
یهو لبخندش پرید و اخم پررنگی بهم کرد ...
- ا..نشد دیگه اهنگ جان مساوی کار کن..
چشام گرد شد و خندم پرید اهنگ کیه ؟ ..
- ببخشید اهنگ کیه ؟ ...
نیشش باز شد و ابروهاشو چندبار انداخت بالا ...
- خب معنی اوا همون اهنگ دیگه ...
حرصی شدم حسابی..با عصبانیت رومو ازش گرفتم که به قیافه اتیشی سیا افتادم..بیچاره سرخ شده بود..تازه یاد اون افتادم لبخنده نصفه نیمه ایی زدم و رومو ازش گرفتم و به سیما نگاه کردم ... سیما چپ چپ بهم نگاه انداخت و روشو ازم گرفت..
- تو دیگه چته ؟ !!..
یهو برگشت طرفم و با عصبانیت زل زد بهم..
- چمه ؟ ..داداش بیچارمو دق دادی ها ...
romangram.com | @romangram_com