#عاشق_یک_پسر_بد_شدم_پارت_94
***سوشا***
دست هام رو روی گوش هام گذاشتم.
-چقدر جیغ می زنی تو دختر؟ گوشام کر شدند.
یکی زد به بازوم.
-همهش تقصیر توئه. چرا هی گل می زنی، تقلب می کنی؟
خندیدم.
-نخیر خانوم تقصیر من نیست، مشکل از شماست که بازی بلد نیستی و هی گل می خوری. جدی فوتبال بلد نیستی؟
اخمی کرد و دسته ی پلی استیشن رو پرت کرد روی میزه شیشه ی جلوی مبل و گفت: نخیر مگه من پسرم. من اصلا فوتبال دوست ندارم.
سرم رو تکون دادم
-خوبه پس مشکلی نیست دیگه باختی. اشکال نداره برای یه بار دیگه تمرین کن یاد بگیری.
با لب و لوچه ی آویزون روش رو به سمت دیگه ای کرد. خندیدم و از روی مبل بلند شدم.
-خب دیگه من گشنمه، برو یه چیزی برام درست کن.
romangram.com | @romangram_com