#عاشق_یک_پسر_بد_شدم_پارت_67


روی صندلی های توی راهروی بیمارستان رو به روی در اتاقی که سوشا، اشکان و دکتر داخلش بودند، نشسته بودم. کنار من زنی داشت گریه می کرد و به باعث و بانی کسی که باعث شده بود این بلا سرش بیاد ناسزا می گفت و از میون حرف هاش فهمیدم که شوهرش تصادف کرده. خیلی دلم براش می سوخت و همین طور با ناراحتی نگاهش می کردم که در اتاق باز شد. اشکان و دکتر از اتاق بیرون اومدند. به سمتشون رفتم دکتر رو به اشکان گفت: خداروشکر حالش فعلا خوبه و خطری تهدیدش نمی کنه. بزارید استراحت کنه تا بعد دوباره بهش سر می زنم اگه حالش رو به بهبودی بود که مرخصش می کنم.

اشکان با لبخند رو به دکتر گفت: خسته نباشید، دستتون درد نکنه ممنون.

دکتر سری تکون داد و رفت. رو به اشکان گفتم: خب چی شد؟

اشکان روی صندلی نشست و گفت: بازوش پانزده تا بخیه خورده. سرش هم پنج تا بخیه و این که خون زیادی هم از بازوش رفته بود. الان هم که فعلا خوابه یه جورایی بی هوشه ولی حالش بهتره.

نفس راحتی کشیدم.

-خوبه، خداروشکر.

با چشم های مشکی رنگ و مهربونش نگاهم کرد و گفت: واقعا ازت ممنونم هانا خانم همه اش بخاطر تو بود اگه تو نمی رفتی پیشش مطمئنن حالش خیلی بدتر می شد. می شناسمش اونقدر ها غد و مغروره که با این وضعش بیمارستان هم نمی رفت.

لبخندی زدم و سرم پایین انداختم.

-کاری نکردم که.

خواست چیزی بگه که گوشیش زنگ خورد. ببخشیدی گفت و از کنارم بلند شد. به راهرو طویل نگاه کردم. پرستارها در حال رفت و آمد به اتاق ها بودند. از این اتاق بیرون می اومدند و به داخل اتاق دیگه‌ی می رفتند تا به بیمار ها سر بزنند. خیلی دلم می خواست که برم توی اتاق سوشا و یه سر بهش بزنم ولی خب دلم هم نمی خواست مزاحم استراحتش بشم بحرحال اون الان حالش زیاد خوب نبود و مطمئنن حوصله یه مزاحم رو نداشت پس سر جای خودم نشستم.

اشکان با عجله وارد راهرو شد و به سمتم اومد. کنارم ایستاد و تند تند شروع کرد به حرف زدن: هانا خانم من پدر زنم فوت شده باید برم نمی تونم این جا پیش سوشا جان باشم برای همین ازتون می خوام شما حواستون بهش باشه. چه این جا چه وقتی که مرخص شد. واقعا ببخشید ولی کمکتون رو لازم دارم این سوشا اگه دست خودش باشه حتی قرص هاشم نمی خوره ازتون می خوام تا حالش خوب می شه مواظبش باشید چون با خانوادشم ارتباطی نداره کسی نیست که حتی براش یه غذا درست کنه. خیلی ازتون ممنونم.


romangram.com | @romangram_com