#عاشق_یک_پسر_بد_شدم_پارت_14
سوشا داد زد: همین؟
به چشم هاش زل زدم.
-وا خب پس چیکار کنم؟
سوشا انگشت اشاره اش رو تهدید وار تکون داد و گفت: می دونم داری تلافی می کنی.
اخم کردم.
-تلافی چیه؟ نخیرم من مثل شما نیستم.
پوزخندی زد و گفت: منتظر یه تلافی خوب باش خانم صالحی
و از کنارم رد شد.
-هی صبر کنید، من تلافی نمی کردم یهویی شد!
-آقای راهی؟ با شمام!
اصلا انگار نه انگار جوابم رو نداد.
«بی شعور»
romangram.com | @romangram_com