#عاشق_یک_پسر_بد_شدم_پارت_106
با حرص گفت: من نمی دونم این ملت به ما چیکار دارند آخه به اون ها چی من تو رو کول کنم؟ بی...
خواست دوباره فحش بده که دستم رو روی دهنش گذاشتم.
-فحش نده دیگه. تموم شد بسه تو چقدر بی اعصابی؟
نفس عمیقی کشید که منم دستم رو از روی دهنش برداشتم. به کنار ماشین رسیدیم در ماشین رو باز کرد و من رو روی صندلی گذاشت و خودشم سوار شد. نگاهم کرد.
-پات بهتره، بریم بیمارستان؟
آروم سرم رو تکون دادم و به پام نگاه کردم.
-نمی دونم فکر کنم بهتره!
خندید و گفت: انگاری فقط دوست داشتی من کولت کنم؟
یکی زدم به شونه اش.
-بی مزه. خودت خواستی کولم کنی سوشا.
خندید و چیزی نگفت. ماشین رو روشن کرد که گفتم: حالا چرا گفتی زنمه؟
شونه ای بالا انداخت.
romangram.com | @romangram_com