#_آسمان_دیشب_آسمان_امشب_پارت_17


ـ من خوشم نمیاد کسی بهم دست بزنه.

جا خورد. مطمئن بودم.

با تاخیر آشکاری دستش را انداخت، نفسش را با صدا بیرون داد و گفت:

ـ بهتره بریم داخل.

قبل از او وارد شدم. چیزی که خیلی سریع توجهم را جلب کرد، ترکیب رنگ قهوه ای و کرم سالن بود. تمامی وسایل اطراف، ترکیبی دیدنی بودند از چوب و شیشه. دیوارپوش ها و تمامی مبلمان، از چوب ساخته شده بودند. فرش، پرده ها و کوسن های کرم روی مبل ها، تنها وسایل متفاوت آن سالن به حساب می آمدند. مشخص بود که تمام وسایل با دقت و ظرافت خاصی انتخاب و در کنار هم چیده شده اند.

گفت:

ـ نظرت چیه؟ خواهرم دکوراسیون این جا رو طراحی کرده.

در حالی که هنوز به دکوراسیون جالب و دیدنی اطرافم نگاه می کردم، سویی شرت را از تن در آوردم و به سمتش گرفتم. شال و مانتویم را هم به دستش دادم. به آن ظرف چوبی روی میز خیره شدم که میوه های چوبی و شیشه ای داخلش ترکیب زیبایی در کنار هم ایجاد کرده بودند. گیره ی سرم را باز کردم و موهایم را دوباره بالای سرم جمع کردم. به هم ریختگی حاصل از سر کردن شال، واقعا ناراحتم می کرد. چیزی که باعث شد توجهم به سمتش جلب شود، سنگینی نگاهش بود. هنوز مانتو و شالم در دستش بود.

به چشمانش خیره شدم و پرسیدم:

ـ چیزی شده؟

با مکث کوتاهی، انگار که متوجه اطرافش شده باشد، تکانی خورد و لبخند کم رنگی روی لبانش نشست.

گفت:

ـ نه.

دیدمش که مانتو و شالم را با دقت درون کمد دیواری آویزان کرد. با دقت بیشتری به اطراف خیره شدم. بهترین جا برای نشستن، کاناپه ی قهوه ای رنگ مقابل شومینه ی خاموش به نظر می رسید. گوشه ای نشستم و به درون فضای چرمِ خنک و نرم کاناپه فرو رفتم. شاید بهتر بود در این دو روز باقی مانده، گشتی می زدم و چیزی شبیه به همین کاناپه را برای خانه ی خودم می خریدم. راحت بود و حس خوبی داشت.

با دو لیوان چای آمد. لیوان را به دستم داد و گوشه ی دیگر کاناپه نشست. نمی دانم چند دقیقه در سکوت به بخاری که از لیوان بلند می شد خیره ماندم، اما با صدای او بود که توجهم جلب شد. نگاهش کردم. کمی به سمتم خم شده بود و مستقیم به چشمانم خیره نگاه می کرد. حالت کشیده ی چشمانش قشنگ بود.

ـ سارا؟

و رنگ چشمانش بر خلاف انتظارم سیاه نبود. رنگ موهایش هم سیاه نبود. قهوه ای چشم ها و موهایش کمی تیره تر از رنگ کاناپه به نظر می رسید.

گفتم:

ـ من فکر می کردم چشمات سیاهه!

romangram.com | @romangram_com