#آسای_من_(جلد_اول_و_دوم)_پارت_30
اه گندت بزنن که زورگویی .
بدو بدو رفتم تو اتاقمو سریع یه شلوار جین پوشیدم، پالتوی آلبالوییمو از کمد برداشتم و تنم کردم .
خداروشکر سر صبحی به خودم رسیده بودم و نیاز به آرایش مجدد نداشتم، بدون سر کردن روسری کلاهموگزاشتم روی سرمو موهای طلاییمو از زیر کلاه ریختم بیرون .
سریع چکمه هامو پام کردم ،کیفمو برداشتمو به سمت در تقریبا پرواز کردم،چون میدونستم آسا لج کنه حریفش نمیشم .
رسیدم جلوی در که دیدم آسا با پوزخند روی لبش به ماشینم تکیه داده بود،نگاهی به ساعت مچیش انداخت وگفت :
+ ن..خوشم اومد زیر هفت دقیقه آماده شدی،همیشه همینطور حرف گوش کن باش .
عصبی پامو به درکوبیدم که صدای بدی داد و تقریبا از درد ،پام فلج شد ولی از رو نرفتمو با یه لبخند دردکشیدنمو پنهان کردم .
پشت فرمون نشستم و ماشینو روشن کردم،ولی هر چی منتظر شدم آسا سوار ماشین نشد .
سرمو از شیشه درآوردم بیرون و گفتم :
- چته ؟چرا سوار نمیشی؟؟ !!
+ مگه از جونم سیر شدم سوار ماشینی که رانندش دختره اونم تو،بشم ؟؟؟؟؟
شما بفرما برو اگه زنده موندی زنگ بزن آدرسو بگو خودم میام .
من میکشمش این پسررو،یلحظه تصمیم گرفتم با ماشینم زیرش کنم ولی این شهریار لعنتی دستمو بسته بود .
بدرک اصلا پیاده بیاد تو این سرما تا حالش جا بیاد .
پامو روی گاز فشار دادم و با درآوردن ادای آسا راه افتادم به سمت یکی از معروف ترین پاساژای شهر .
ماشینو تو پارکینک پارک کردم. گوشیو از توی کیفم درآوردم تا به آسا زنگ بزنم که یادم اومد من اصلا شماره ی آسا رو ندارم .
با کف دستم کوبیدم رو سقف جنسیس خوشگلم که عین سگ به غلط کردن افتادم ،کف دستم قرمز شد و بشدت سوخت .
اخه دختره ی احمق عصبی هستی که هستی، چرا به خودت و اموالت ضرر میزنی بجاش اون آسای ذلیل مرده رو بگیر از موهاش آویزونش کن بفهمه تو کی هستی .
romangram.com | @romangram_com