#آسانسور_پارت_86
...دست خودم نبود لبخندي زدمو و سرمو براي پيرمرد تكون دادم و از اتاق خارج شدم
***
سوسن بهم لبخند زد..
سوسن - نبينم گرفته باشي
-بهم مياد حالم گرفته باشه؟
سوسن – اوهوم... معلومم هست حسابي ابتو چلونده كه جيكت در نمياد
به چشاي شيطنت بار سوسن كمي خيره شدم
نخير اينم مخش تاب برداشته
....
سوسن – پرونده كجاست ؟
-گذاشتمش پيش صاحب نانازش
سرشو با تاسف تكوني داد و رفت به سمت قفسه دارو ها
و منم برگشتم پيش صبا ...
نمي دونستم با كي لج كرده بودم كه حاضر شده بودم شيفت شبو هم بمونم ...
romangram.com | @romangram_com