#آسانسور_پارت_87

بسته پفكو گذاشته بودم زير ميز و هر چند دقيقه يك بار .....دو سه تا ..قايمكي مي نداختم بالا ....



با چشمام دو طرف سالونو ديد مي زدم كه تا جيك و دارو دسته اش نيان...

يه پفك ديگه رو برداشتم

-اينا چرا يكيش انقدر كوچيكه.... يكش انقدر دراز ..

خنده ام گرفت و يكي از پفكاي دراز و برداشتم....



هنوز نذاشته تو دهنم صداي زنگ تلفن در امد ...



از لبام دورش كردم و گوشي رو برداشتم



بله

.....

بذاريد ببينم ...

پشت سيستم نشستم و اسمو تايپ كردم

......

نخير این بخش نيستن ...

.....

romangram.com | @romangram_com