#آسانسور_پارت_106
رو پيشونيم و گونه هام اثر خون بود ...
داشتم بالا مي اوردم ...با دستمال كاغذي محكم شروع كردم به پاك كردن خوناي روي صورتم ...
انقدر حالم بد شده بود كه همش احساس تهوع داشتم و سعي مي كردم با سرفه بالا بيارم ...
ولي فايده اي نداشت ...
دست راستمو به ديوار تكيه دادم و دست چپمو گذاشتم رو شكمم و خم شدم ...چندتا نفس عميق كشيدم ..
گوشيم زنگ خورد ...
به زور و به سختي گوشي رو از توي كيفم در اوردم
صبا بود ..
.چشمامو بستم و باز كردم و رد تماس زدم
و دوباره گوشي رو انداختم توي كيفم ...
اروم رومو برگردوندم طرف در تا ببينم اثري از خون رو صورتم مونده يا نه ...
با نا اميدي دستمو بردم بالا و رو پيشونيم كشيدم ..
تمام صورتم قرمز شده بود ...مدام صحنه هاي چند دقيقه قبل جلوي چشمم مي امد...
romangram.com | @romangram_com