#آنیوتا_پارت_88



مچنتی در حالیکه سعی داشت ذهن خود را از این فکر که دیگر سرنوشتش مشخص شده و آیا خواهد دید یا نه ، دور کند ؛ با خود گفت

" نیزه ... چه نیزه ای ؟ اینجا در اتاق عمل نیزه به چه دردی می خورد ؟ "

او با دور کردن ترس از نتیجه عمل جراحی سعی می کرد به چیزهای کوچک فکر کند بدین معنی که نیزه چیست و پیکان و چنگال چه معنایی دارد .



پروفسور گاه از او سوال می کرد :

- حالتان چطوره ؟



- عادی .



- چیزی حس می کنید ؟ درد می کشید ؟



- قابل تحمله .



- اگر درد داشتید بگویید .



- می گویم .




romangram.com | @romangram_com