#آنیوتا_پارت_86

- از این قبیل عمل جراحی ، نه من ، بلکه فکر می کنم هیچ کس تا حالا انجام نداده . بعضی وقتها فکر می کنم تا دیر نشده از این عمل صرف نظر کنم . عدم موفقیت در سن و سال من زخمی است که هرگز التیام نمی پذیرد . جوانها زخمهایشان خوب می شود ولی زخم من تا قبر خونریزی خواهد کرد . آیا این کار ارزش ریسک کردن دارد ؟





- سرهنگ ، عزیزم ، التماس می کنم ، شما که می دانید ، آنجا ، در لووف چه بلایی نزدیک بود به سر خودش بیاورد . مگر سرهنگ دوم شچربینا راجع به لومینال برای شما ننوشته بود ؟



- من خیلی به هر دوی شما علاقه مند شده ام . شما جفت عجیبی هستید . رومئو و ژولیت جنگ کبیر میهنی . ولی مگر خودتان نمی دانید عشق آنها به کجا انجامید ؟



- می دانم ، تازه خواندم . بگذار همینطور تمام شود . ولی شما صرف نظر نکنید ... مادر جان ، آخر چطور قانعتان کنم ؟... من حاضرم ،

من حاضرم هر کاری بکنم ...





مچنتی سالها بعد اطلاع پیدا کرد که این گفت و گو چگونه انجام شد و دختر چگونه توانست دانشمند معروف را وادار نماید عمل جراحی تقریبا نومیدانه را انجام دهد .

صبح فردای همان روز آنیوتا اعلام کرد که او را عمل خواهند کرد و عمل جراحی ساعت دو بعد از ظهر شروع خواهد شد و خود پروفسور او را جراحی خواهد کرد .



سر ساعت مقرر پروفسور در معیت آسیستان ها به اتاق آمد ، شخصا نبض و فشار خون مچنتی را اندازه گیری کرد .

بعد دستور داد :

- ببریدش به اتاق عمل !




romangram.com | @romangram_com