#آنیوتا_پارت_85





بالاخره در بیمارستان شایع شد که خود پرئوبراژنسکی سروان مچنتی را عمل خواهد کرد .



شب به آنیوتا گفتند که به اتاق کار پروفسور برود .

وقتی که آنیوتا وارد اتاق شد ، پروفسور او را روی مبل نشاند و خودش رو به رویش نشست و گفت :

- من الان درست مثل دریاسالار اوشاکوف هستم که آماده نبرد در جزیره فیدونیسی می شد . شانس دشمن بی اندازه زیاد و شانس پیروزی ما بی اندازه کم ، خیلی کم .





آنیوتا گفت :

- سرهنگ ، شما پیروز می شوید . حتما پیروز می شوید ! باید پیروز شوید .



- ژولیت جان ، تنها اطمینان متاسفانه کافی نیست .



- ولی راجع به شما می گویند که " خدای چشم پزشکی " هستید .



- ای دختر ، خدا از قبل همه چیز را می داند . ولی من الان هیچی نمی دانم ، هیچ اطلاعی ندارم چه می شود .

پروفسور با هیجان اضافه کرد :


romangram.com | @romangram_com