#آنیوتا_پارت_197

- شما اینجا به چیزی احتیاج ندارید ؟



- نه ، نه . متشکرم ، ناراحت نباشید . اینجا همه چیز رو به راهه . غذا هست و شیشه بازکن و دیگر چیزها یی را که لازمه با خودمان داریم .



- اما اگر هیزم ها را سوزاندید خواهش می کنیم باز هم بشکنید .



- حتما . اختیار دارید ، ما و فراموش کردن فوانین قطب ؟



زن کوچولو پشت در ناپدید شد .



صدای این زن با طنین بچگانه اش او را به یاد صدای آنیوتا انداخت .

مچنتی پرسید :

- این زن کی است ؟



- زن همسایه ، همسر مکانیسین کارخانه برق . خودش هم معلمه .



تروفیموف چند بغل هیزم آورد و با مهارت بخاری یخ کرده را با کبریت روشن کرد و از مغازه هم غذا آورد .




romangram.com | @romangram_com