#آنیوتا_پارت_195
- خوب معلومه به جنوب ، به قفقاز ، سوچی یا گاگری ، رفته برنه به آب گرم .
- عیبی ندارد که ما بی اجازه به منزلش می رویم ؟
-ما ، آلکساندر فیودورویچ ، از همان مقررات قبلی پیروی می کنیم .
آنها وارد راهرو شدند و از پله ها بالا رفتند .
ناخدا نوک پنجه ایستاد و از لای درزی که بین تیرها بود کلیدی درآورد و در را باز کرد . بعد گفت :
-خوب ، همانطوریکه می گویند از طرف تسی شفسکی بفرمایید تو .
آنها وارد آپارتمان مدرن و بزرگی شدند که مبلمان تازه ای داشت .
روی میزی یادداشتی به این شرح دیده می شد " در یخچال چیزهایی هست ، خجالت نکشید . فقط خواهش می کنم بیش از حد به گرام دست نزنید . "
تروفیموف لباس های قطبیش را در راهرو درآورد و گفت :
- خوب ، آمدیم به خانه . خیلی یخ کردید ؟ عیبی ندارد . حالا گرم می شویم.
او از اتاق خارج شد و بلافاصله شوفاژ برقی که در اتاقی که ظاهرا پذیرایی بود قرار داشت روشن کرد .
romangram.com | @romangram_com