#آنیوتا_پارت_191



آنها از جوانهایی که تروفیموف آنها را بیچ ها می نامید سبقت گرفتند . جوانها به صورت زنجیر در کوره راهی که به زحمت قابل تشخیص بود حرکت می کردند . جوانی که رادیو یی ترانزیستوری زیر بغلش بود جلوتر از همه بود . رادیو با صدای سرسام آوری برنامه پخش می کرد و سکوت برفین ناحیه قطبی را بر هم می زد .



ناخدا با صدای گرفته اش گفت :

- سابقا با گارمون راه می رفتند ولی حالا وسایل الکترونیکی دارند !

بعد بعد به راننده گفت :

- وانیا ، نگهدار .

و سرش را از پنجره بیرون برد و فریاد زد :

- بچه ها ، توی بندر صاف پیش شچرباکف بروید .



آنها پرسیدند :

- رئیس ، پول چی چی می دهی ؟



- روبل شوروی .



- ما یتیم ها را مغبون نمی کنید ؟



- مگر شماها مرا نمی شناسید ؟


romangram.com | @romangram_com