#آنیوتا_پارت_167



- پس رومئو می رود تا ژولیت خودش را پیدا کند ؟



- نه ، دارم می روم به گاگری ، برای استراحت .



پیرمرد که انگار یک مرتبه سرد شده بود با یاس گفت :

- پس این طور ... پس خوش باشید و خوب استراحت کنید .

بعد پرسید :

- پس چرا پیش من آمدید ؟ ... درضمن خواستم بپرسم ، شما متاهل هستید ؟



- نه ... یعنی بله . یعنی تقریبا نه .



- پس تقریبا نه . پس حالا بعد از این قصد دارید چکار کنید ؟

پیرمرد روزنامه لوله شده را چند بار به کف دستش زد و افزود :

- قصد دارید دنبال همین آنا آلکسی یونا بگردید ؟



مچنتی جوابی پیدا نکرد . او تا به حال به این مسئله فکر نکرده بود . ولی با اطمینان گفت :

- دنبالش می گردم .


romangram.com | @romangram_com