#آنیوتا_پارت_128
مچنتی پرسید :
- آنیوتا ، چی شده ؟ چه خبره ؟
- استالین و رهبران دیگر دارند از جایگاه پایین می آیند و نمی دانم می خواهند به کجا بروند ....
و در همین موقع مچنتی صدای شاد و خیلی آشنایی شنید که فریاد زد :
- * والودیا !
مچنتی یکه خورد .
- ولادیمیر مچنتی ؟ ولادیمیر اونوفری یویچ ؟
مچنتی فریاد زد :
- * اسلاوا تویی ؟ اسلاوا ورونف خودت هستی ؟ سر و کله ات از کجا پیدا شد ، شیطان خط خطی ؟
- از همانجایی که خودت آمدی ، از بیمارستان ... زخمی شده بودم . تو چته ؟ چرا کله ات را بسته اند ؟
romangram.com | @romangram_com