#آنالی
#آنالی_پارت_21

خواستم بگم نه و غرورشو پایمال کنم که دیدم بچم میخواد ازم عذر خواهی کنه و من منتظر این صحنه بودم واسه همین سری به نشانه مثبت تکون دادم که ماشینو روشن کرد..

.

.

.

.

وارد کافی شاپ شدیم، منو به سمت میز کنار پنجره برد و خودش رو به روم نشست، روبهش گفتم: ماشینم؟؟

اشکان: داریم میریم می برمت اونجا با ماشین بری! باشه؟؟!!

سری تکون دادم... نمیدونم چرا غمگین شده بودم، سعی کردم خودمو تقویت کنم این اتفاق خیلی مسخره به نظر میرسید که چطور یهو منو اون اینجاییم خب گاهی اتفاقات مسخره زندگی مارو جهت میدن، نفس عمیقی کشیدم و برای اینکه از این بحثای مسخره با درونم دور باشم مبایلمو در آوردم و رفتم تو لاین... تا اون حرف بخواد حرف بزنه من مخ چن تا پسر رو زدم.، گرم صحبت با یه پسره بودم که ظاهرا خیلی شیرین میزد و اسمشم کاوه بود منم تو لاین اسمم آنالی بود، دوست نداشتم که اسممو عوض کنم اصلا معنی نداشت، بعد هر از چند گاهی حرفاش رو لبم لبخند می اورد، لبخندی که قشنگ احمق بود طرف مقابلم رو فریاد میزد! یهو اشکان گفت: خب میتونم خواهش کنم از اون گوشی دربیای؟؟؟

این پسر امروز سرش به سنگ خورده بود که اینطور با من حرف میزد یا من دیوانه شده بودم و گوشم اصوات رو قاطی میکرد‌! چقدر دوستداشتنی و مهربون شده بود نا خاسته لبخندی زدم ولی بعد یه جرقه ای اومد تو ذهنم، من اگه بتونم اشکانو وابسته کنم... اگه روانپزشکم بشه؟؟؟ وای عالی میشه که.. وابستش میکنم و انتقاممو ازش میگیرم، اما اون یه روانپزشکه... میفهمه!!! نه باوووو... گـــاویه که دومی نداره!! خخخ...

با لحن ملایم و مهربونی گفتم: البته...

و نیشمو تا بناگوشم باز کردم! تجربه ثابت کرده که دخترای ‌شیطون و خنده رو دلبر ترن...

لبخند مضحکی تحویلم داد که اره من باورم نمیشه تو همون آنالی یه هفته پیشی که بهم گفت حمال!

رو بهش گفتم: گویا میخواستین چیزی،بگین!

تک سرفه ای کردو گفت: بله.. میخواستم بگم من امممن یعنی که من..

گارسون با دوتا بستنی شکلاتی اومد سمتمون و این باعث شد که حرفش قطع بشه و من ابروهام بالا رفت و گفتم: شما سفارش دادین؟؟

سری تکون دادو موهاشو که همیشه رو چشماش ریخته بود به سمت بالا هل داد و گفت: غرق دنیای مجازی بودین که نفهمیدین! کار بدی کردم؟؟؟

سری به نشونه نه تکون دادمو با لحن شیطونی گفتم: ولی بستنی مورد علاقه من توت فرنگیه!

اشکان: ولی همه دخترا شکلاتی دوست دارن!

یه تای ابرومو دادم بالا و گفتم: تا حالا با چند تا دختر اومدین کافی شاپ یا براش بستنی گرفتین که این جوری میگین؟؟؟ ظاهرا زیادم بوده که میگین همه دخترا! درسته شاید خیلیا دوست داشته باشن بستنی که میخورن باطعم شکلاتی باشه ولی من از این قاعده مثتسنام! :)

لبخندشو جمع کردو گفت: ولی من در کل گفتم، معمولا دخترا دوست دارن..

با حالت اینکه خر خودتی گفتم: بله بله متوجه شدم

اشکانم گویا از این بحث لذت نمیبرد چون سریع بحث رو عوض کردو به قول معروف رفت سر اصل مطلب!

اشکان: خب من یه معذرت خواهی بهت بدهکارم آنالی! راستی انالی یعنی چی؟؟

من: آنالی یعنی مادر دار... دارای محبت مادر

اشکان: معنی زیباییه

من: اشکان یعنی چی؟؟

اشکان: خب اشکان واسه قوم اشکانیانه که پادشاهشون میشه اشک دیگه!


romangram.com | @romangraam