#آلاگل_پارت_74


_ممنون فرزاد...!

_دوستدارم خودت تصميمتو بگيري اگه خواستي اگه نياز به گفتن داشتي و شنونده نداشتي,من هميشه کنارت هستم ...!

جوابش بازهم لبخند و تشکر از جانب من بود!

نزديک بقيه بوديم که گوشي فرزاد زنگ خورد.. لبخند محوي زد و جواب داد

_به به!!!رفيق جااااان..

_……………

فرزاد خنديد و گفت

_چطووووري تو پسر؟؟خوش گذشت؟؟

_…………

بهش اشاره کردم که من ميرم و اونم سري تکون داد...

شيما_دخمل خوشمله کجا بودي؟؟؟

و چشمکي زد!


romangram.com | @romangram_com