#آلاگل_پارت_70
واقعا امشب عالي بود!
اون سفره ي رنگارنگ و بزرگ,جمع صميمي و خانوادگيمون..واقعا لذت بخش بود...
بعد از شام قرار شد فردا همگي بريم لاهيجان و واسه ي ناهار بريم جنگل...
بالش رو زدم تو سر شيما و به قيافه ي اخموش خنديدم...
_خوب بلند شو ديگه!همه حاضرن ميخواييم بريم...
دستي به صورتش کشيد و از جاش بلند شد...
بالاخره همگي حاضرشديم و عزم رفتن کرديم..
سرخيابون اصلي منتظر عمو نادر شديم و بعد راه افتاديم سمت لاهيجان..
حالا فرزاد هم تو جمعمون بود و جلو نشست و ما سه تا عقب...
اول رفتيم تله کابين و از بام سبز رد شديم..واقعا معرکه بود..!
بساط صبحانه رو پهن کرديم و دورهم يه صبحانه ي دلچسب خورديم!
لبه ي سکو نشسته بودم که فرزاد کنارم ايستاده...
romangram.com | @romangram_com