#آلاگل_پارت_65

خيره ي دريا شدم...آرامش عجيبي داشت.. هميشه همينطور بود!

شايان گيتارشو برداشت و شروع کرد به زدن... حس خوبيه ببيني يه نفر همه رو بخاطر تو پس زده

واسه ي رسوندن خودش به تو همه ي راه و نفس نفس زده حس خوبيه

حس خوبيه ببيني يه نفر واسه انتخاب تو مصمم

دستتو بگيره و بهت بگه موندنش کنار تو مسلمِ حس خوبيه

شايان خيره ي مژگان بود...کاش تا ابد عاشق همديگه بمونن.. تو همين لحظه که دلگيرم ازت از هميشه به تو وابسته ترم

اگه حس خوب تو نبود فکر عاشقي نميزد به سرم به سرم

به من انگيزه ي زندگي بده تا دوباره حس کنم کنارمي

به دروغم شده دستامو بگير الکي بگو که بي قرارمي الکي

شيما سرشو گذاشت رو شونه ام و هر دو به دريا نگاه ميکرديم... حس خوبيه ببيني يه نفر همه رو بخاطر تو پس زده

واسه ي رسوندن خودش به تو همه ي راه و نفس نفس زده حس خوبيه.. اون تو بودي که هميشه با نگاش لحظه هاي منو عاشقونه کرد

اين منم که تو تموم لحظه هاش واسه عاشقي تورو بهونه کرد

هرگز اون نگاه مهربون تو بي تفاوتي رو ياد من نداد

romangram.com | @romangram_com