#آلاگل_پارت_63
رفتم تو تراس..
_خوبي؟عمو و خاله خوبن؟
فرزاد_خوبيم همه..تو چطوري؟
_خوبم ممنون.
با مکث گفت
_خونه نيستي آلا؟
_نه چطور؟
فرزاد_هيچي...
_چيزي شده فرزاد؟
فرزاد_نه.. راستش فرداشب تولد يکي از دوستام دعوت شدم همه با همراه ميرن,گفتم اگه دوست داري باهم بريم...
لبخندي زدم به شيما که با حرکت دست گفت چي ميگه؟زدم و گفتم
_ممنون فرزاد... ولي ما اومديم خونه عمه هما...شمال.
فرزاد_إإإ جدي ميگي؟!؟
romangram.com | @romangram_com