#آلاگل_پارت_41
سريع بلندشدم و بعد از شستن دست و صورتم رفتم سراغ لباسام...
شلوار مشکي و کاپشن مشکيم پوشيدم و کلاه بافت مشکي رو سرکردم...
فقط يکم ريمل به موژه هام زدم و بعد از برداشتن کوله ام راهي پايين شدم..
مامان و فرزاد در حال خوش و بش بودن که با خوشرويي بهشون سلام کردم
_سلام دخترم صبحت بخير
فرزاد _سلام...صبح بخير...
_ممنون صبح شماهم بخير
فرزاد_بريم ؟!
_بريم...کاري نداري مامان؟
_نه عزيزم مواظب خودتون باشين.خدانگهدارتون.
از مامان خداحافظي کرديم و از خونه خارج شديم.
سوار شاسي بلند مشکي خوشگل فرزاد شدم...
بعد از گذاشتن کوله ها نشست و راه افتاد...
romangram.com | @romangram_com