#آلا_پارت_11
از اتاقش خواب آلود داد زد :آلا...
بگو هرچی میخوای بگو
هرجا میخوای برو
باهرکی میخوای بمون
دیدی، تویی که هرز میپری
به هر دری میزنی که قلبمو بشکنی
آخه من برم که زندگیمو باختم
تا زندگیتو ساختم
خواب آلود از اتاق با موهای بهم ریخته اومد بیرون با اخم نگام کرد و با شیطنت، بلند با خواننده خوندم:
میری دوراتو میزنی
بازم برمیگردی پیش من
سردار - تو سرطانی آلا. سرطان اعصاب...
-اون اسمش MS
سردار - اشتباه کردن. اسمش آلاس...
- حاجی گفت به سردار بگو زود بیاد
سردار - تو حاجی رو کجا دیدی؟
- دیگه عروسی و پدر شوهریه... شوهـــر! ببین نون تازه و چای تازه دم... آخ آخ کو لیاقت؟ تو توی خوابم زندگی اینطوری نمیدیدی.
سردار - آره واقعا تو کاب*و*سم نمی دیدم.
-کاش منم شبیه تو کاب*و*س می دیدم.
سردار سرشو به زیر انداخت. یکی دوثانیه همونطوری موند و بعد به طرف دستشویی رفت.
خوبه از کارش شرمنده است، حداقل این یه نکته ی مثبتو داره...
به ایمیل ها نگاه کردم، دوتا از مقاله هام برگشت خورده بود که اصلاح کنم. به متن نگاه کردم و دست به کمر گفتم :
-باز مقاله فمنیسمی شد به قبای آقایون برخورد، اصلاحیه زدن!
موبایلم زنگ خورد. گوشیمو برداشتم. سُلاله بود.
- آلا... سلام بیدارت که نکردم؟
@romangram_com