#آخته_پارت_89

- من با تو یکی دیگه هیچ حرفی ندارم!

سپس به سمت ماشین ریحان حرکت کردم. ریحان هم پشت سرم آمد و سوار ماشین شدیم.

- خدا خفت کنه لیلی امشب فقط دعوا کردی!

به سمتش برگشتم و عصبی گفتم:

- خبه حالا کسی ندونه فکر می‌کنه من مقصر! یادت نره این بدبختی الان من زیر سر توهه.

- خودت خفه کردی، خانوادت فهمیدن که فهمیدن چته تو؟!

- مشکل من اینه این پسره چطور به خودش اجازه داده دو روز نشده لاپورت من بده؟

- ولش کن بابا این پا منبریا همش همین جورین!

- زود منو ببر خونه حوصله ندارم.

نگاهم کرد و گفت:

-پرو امر و نهی هم می‌کنه!

romangram.com | @romangram_com