#آخته_پارت_28
- سلام آقا محمد!
مرد با لبخندی عمق نگاهمان کرد و با متانت گفت:
- سلام نگار خانم خوب هستید؟
رو به من هم سری تکان داد و سلامی کرد. متقابل سری تکان داد.
نگار تشکری کرد و رو به من آرام گفت:
- این پسر بزرگ سیدمصطفیست، بعدش یه دختره که عقده چند وقت دیگه عروسیشه، یه پسر و دختر دیگه هم داره که مجردن.
- فکر کنم زن اینو دیدم.
- اره دیشب مینا بهم گفت اومدی. خیلی زن خوب مهربونی برعکس دختر بزرگ سیدمصطفی!
- چطور؟!
- سیدمصطفی و دوتا پسراش با دختر کوچیکش خیلی مهربون خوبن ولی زنش و دختر بزرگش که اسمش مهدیهست یه جورین!
romangram.com | @romangram_com