#آخته_پارت_125

- مشکلی پیش اومده؟!

به سمتش رفتم و گفتم:

- تا می‌تونی روی رقم ماشین بکش که یارو خریداره!

خندید و گفت:

- اِ، حالا چرا بکشم روش؟!

نگاهی به طرف زن و مرد کردم که با رضایت به ماشینی شاسی بلند خیره بودند.

- مرده می‌خواد رضایت لیدی رو جلب کنه!

دانیال خنده‌اش را خورد و با صدای یواشی گفت:

- حدس زدم زنش نباشه ولی فکر نمی‌کردم اینقدر خر باشه!

شانه‌ای بالا انداختم و به ماشین دیگری تکیه زدم. آن دو بعد از کلی وارسی ماشین به سمت دانیال آمدند تا خریدشان را نهایی کنند. بعد از نیم ساعت کاغذبازی ماشین را از نمایشگاه به بیرون منتقل کرده و رفتند. بعد از اتمام کار دانیال به سمت میزش رفت و گفت:

- به حرفت گوش دادم کلی روش کشیدم. مرده زرنگ بود قبول نمی‌کرد ولی زنه نق زد اونم راضی شد!

romangram.com | @romangram_com