#آخته_پارت_114


- منم سال دوم روانشناسیم!

- دوست داری؟!

- اره!

- هوم خوبه! راستی...

- جانم؟

کمی من من کردم؛ اما بعد قضیه اشتباهم را برای مهدیه تعریف کردم. برخلاف تصورم او به جای تعجب یا ناراحت شدن غش‌غش می‌خندید.

- جوک نگفتم که معصوم؟!

خنده‌اش را کمی کنترل کرد.

- وای لیلی... لپام درد گرفت.

- خب نخند.


romangram.com | @romangram_com