#آخرین_پناه_پارت_21
- وای وای ولی حقشه..
به سمت مبایلش رفت وبه لعیا زنگ زد:
- سلام
- سلام لعیا بالاخره کار خودمو کردم..
- چی؟؟
- به بابام گفتم
- چی؟؟
- امیر پوروووو..
- واقعا؟؟
- اره
- چی میشه هان؟؟
- نمیدونم فعلا رفته فکر کنه
- کی؟
- بابام دیگه.. کاری نداری؟؟
- نه بای
- بای
تماسو قطع کرد وخودشو روی تختش پرت کرد چند دقیقه ای به سقف زل زد سپس بلند شد لیوان شیرش را خورد لب تابشو جمع کرد تبلتشو خاموش وگرفت خوابید...
***
romangram.com | @romangram_com