#اگه_بدونی_پارت_99
دست منو بگيريو
باب*و*سه اندازه کني
طلوع کن طلوع کن
اشکام بي اراده از چشمام جاري شدن.
آينه پر ميشود از جواني خاطره ها
“اشکام بي اراده از چشمام جاري شدن.”
تن تو وشرم من وخاموشي پنجره ها
طلوع کن طلوع کن
در اين ستاره مردگي
که از تو تازه مي شود
اين خلوت سرخوردگي
طلوع کن طلوع کن
اشاره کن که من به تو به يک اشاره مي رسم
رنگين کمان من تويي که به ستاره ميرسم
من به تو شک نميکنم
طلوع کن طلوع کن
از تو به پايان ميرسم
شروع کن
شروع کن
طلوع کن طلوع کن در اين ستاره مردگي
که از تو تازه مي شود اين خلوت سرخوردگي
**********************************
اصلا زمانو مکانو از دست رفته بود. اين اهنگ منو خيلي به عقب برد. احساس خاصي داشتم
احساسي که قابل توصيف نبود.
_ پياده شو.
romangram.com | @romangram_com